یادداشت مهمان، شکار انسان با تله گرمایش زمین و تغییر اقلیم

به گزارش باغ من یک استاد اقلیم شناس به توضیح اثر گرمای تابستان بر روی میزان فعالیت کرونا ویروس ۱۹ پرداخت و اظهار داشت: افزایش دما اثر چندانی در کاهش فعالیت این ویروس ندارد.
گروه جامعه خبرگزاری مهر، دکتر داریوش یاراحمدی دانشیار اقلیم شناسی دانشگاه لرستان در یادداشتی که در اختیار مهر گذاشته است نوشت: بحث را با عنوان شکار انسان شروع می نماییم همچنان که بر خوانندگان این سطور پنهان نیست از زمان پیدایش حیات بر روی کره زمین در دوران و دوره های مختلف زمین شناسی، شکارچیان متفاوتی بر روی کره زمین مسلط بوده اند و بنابر دلایلی شامل دلیلهای مشخص یا نامشخص، دوره استیلای آنها به پایان رسیده است که در این مقال هم جای بسط و تفصیل آنها نیست. برمبنای اتفاق نظر دانشمندان علوم طبیعی از هفتاد هزار سال پیش تابحال قوی ترین و مؤثرترین شکارچی کره زمین، انسان بوده است. انواع انسان و خصوصاً همین نوع انسان کنونی (هموساپین یا انسان هوشمند) با اختلاف بسیار زیاد از سایر شکارچیان شامل جانوران درشت اندام از قبیل شیر و پلنگ و جانوران ریز اندام یا جانداران یا غیرجانداران نامرئی شامل میکروب ها، باکتری ها، ویروس ها و قارچ ها و با بی رحمی خارق العاده ای گونه های زیادی را شکار و تعداد خیلی بزرگ تری از گونه ها را منقرض کرده است. شواهد و دلیلهای اثبات این جرم مقابل انسان ها آنچنان زیاد است که جای انکار را برای انسان خردمند باقی نمی گذارد. حال، چه اتفاقی رخ داده است که برمبنای آن ضرب المثل معروف: خیاط نیز در کوزه افتاد، انسان شکارچی ماهر و بی رحم، خود در تله شکار افتاده است و در حال دست و پا زدن است. جای تعجب نیست که باز هم این خود انسان خودخواه و افزوده طلب است که نقش پررنگی در ماجرا دارد. انسان، خودش این تله و دام را پهن کرده است ولی به سبب مشغله های زیاد و در اثر غفلت و فراموشی، خود نیز در دام گرفتار آمده است. از بداقبالی در مواردی مانند همین بیماری کرونا ویروس ۲۰۱۹ انسان به دست صیادی گرفتار آمده است که از نظر جرم در سراسر کره زمین کمتر از چندین میلی گرم (به قولی کمتر از ۵ میلی گرم) وزن دارد. دام و تله ای که انسان حالا در آن گیر افتاده است همانند آن دام هایی هستند که انسان ها قبل از این هم در محدوده هایی در دسترس خود پهن می کردند و کم و بیش، سایر موجودات اکوسیستم زمین را صید می کردند و گاهگاهی خود نیز در آن گیر می افتادند. ولی شوربختانه پس از انقلاب کشاورزی حدود ۱۱ هزار سال پیش و خصوصاً پس از انقلاب صنعتی حدود ۳۰۰ سال قبل، دام و تله، حرص و آزمندی انسان ها (بخوانید مکتب سرمایه داری، بهره وری و سود) به برکت ابزار و تکنولوژی در همه جا روی کره زمین پهن شد و در این مرحله بود که هیچ نقطه ای از کره زمین مصون از این تله گذاری نشد و از یخچال های قطبی و کوهستانی گرفته تا جنگل ها و بیابان ها مورد تعرض انسان قرار گرفت و آن شد که انسان خود نیز در این دام افتاد. ولی چون این دام آنچنان گسترده بود خود انسان نیز متوجه نشد که در دام و در حال هلاکت است. ممکنست این سوال پیش آید که انسان از چه زمانی متوجه شد که خود نیز در دام افتاده است؟ باز این بسیار جالب است که ابزارهای انسان ساز از قبیل ماهواره ها بودند که ابتدا این مستند حیات وحش (انسان در تله گرمایش زمین) را ثبت و ضبط کردند آن هم نه در ابعاد جنگل، بیابان و یا قاره آفریقا، بلکه در ابعاد کل کره زمین و زمین. تله ای که هم هواکره (اتمسفر)، آب کره (اقیانوس ها و دریاها و زیست کره (بیوسفر) را در بر می گرفت. حتی با وجود تشریح این فیلم توسط کارشناسان و دغدغه داران حیات کره زمین و اعلام خطر و هشدار، باز بیشتر انسان ها و خصوصاً سیاست مدران و حاکمان نسبت به این دام و مرگ تدریجی (گرمایش زمین و تغییر اقلیم) بی تفاوت بودند و انگار نه انگار که در حال مرگ و نابودی هستند. این تغافل و نادیده انگاری همچنان مستولی بود و صدای دانایان که فریاد و فغان از آتش گرفتن خانه داشتند، همچنان ناشنیده و نادیده می ماند که ناگهان معجزه ای توسط موجود نامرئی به نام کرونا ویروس ۲۰۱۹ رخ داد. خوشبختانه این رخداد با اوج فعالیت دنیای مجازی همزمان شد و خیلی از مردم را متوجه این دام و این مرگ تدریجی کرد. از این منظر رخداد پاندمیک کرونا ویرس ۲۰۱۹ را می توان به فال نیک گرفت. پس از این مقدمه طولانی که درد دلی با همدردان و همدلان خود بود، بیا سوته دلان گرد هم آییم، سخن ها واکریم غم وانماییم، در ادامه درباره دام گرمایش زمین که انسان در آن گرفتار شده است به اختصار مطالبی عرضه خواهد شد. از گرمایش زمین (گرمایش جهانی یا گلوبال وارمینگ) بعنوان تله گرمایش یاد می شود. در این دام یا تله نور ورودی خورشید پس از ورود به سطح کره زمین به دام می افتد و مقداری از آنکه قبل از این می توانست مجدد به فضا برگردد در همان سطح در تله گیر می افتد و گرفتار می شود و همین باعث شده است کره زمین گرم تر شود. ابزار این تله نیز گازهای گلخانه ای شامل کربن، متان و غیره است که انسان در تولید بیش از حد آنها با مصرف زیاد سوخت های فسیلی نقش غیرقابل انکاری دارد. چون گرمایش زمین می تواند منجر به تغییر اقلیم شود به همین ترتیب می تواند حیات انسان ها و سایر موجودات زنده و گیاهان را به خطر اندازد و نتایج ناگوار زیادی را ایجاد نماید. در اینجا فقط به یکی از زمینه های آنکه در رابطه با موضوع روز یعنی سلامت و بیماری است، پرداخته می شود. سلامت و بقای انسان ها علاوه بر تامین نیازهای اساسی از قبیل هوا، آب و غذا تا حدود زیادی به سیستم ایمنی بدن آنها مرتبط می باشد. این سیستم ایمنی، خود حاصل مبارزات مکرر و آزمون و خطاها و کسب تجربه ها در طول حدود پنج میلیون سال است. این سیستم ایمنی با وجود داشتن یک تجربه مشترک تاریخی تقریباً میلیون ساله یا صد هزار ساله به شدت تحت تأثیر تجربیات و زد و خوردهای کوتاه مدت تر در حدود ۱۰ هزار ساله تا هزار ساله است. به صورتی میزان قدرت دفاعی آن بیشتر حاصل تمرینات و عملیات هایی است که مدت زیادی از آنان نگذشته باشد و در بخش بایگانی های عمیق به فراموشی نسپرد شده باشند. همین طور این سیستم همبستگی کامل با محیط زندگی خود دارد و بدین سبب در هر محیط جغرافیایی بسته به پاتوژن های موجود در منطقه به مرور زمان آمادگی لازم را برای دفع حملات کسب می کند. حال این گرمایش زمین می تواند و در مواردی توانسته بعضی از خاصیت های این پاتوژنهای عوامل بیماری زا را گرفتار تغییر کرده و گونه های جدیدی از عوامل بیماری زا و همین طور راه های انتقال متفاوت خلق کند که برای سیستم ایمنی بدن شناخته شده نیستند و بدین سبب می تواند بیماری های جدیدی را ایجاد کند که شواهدی از این دست موجود است. درباب گرمایش زمین و بیماری دغدغه های مهمتری نیز وجود دارد؛ برای مثال می توان به پاتوژنهایی اشاره نمود که هم اکنون در زیر پوششی از یخ قرار دارند و در عرض های شمالی یا ارتفاعات محبوس می باشند و در اثر گرمایش زمین و ذوب یخ ها می توانند آزاد شوند. پاتوژن هایی که در منطقه توندرا یا در درون جانداران پیش از عصر یخبندان از قبیل ماموت ها وجود دارند در اثر ذوب شدن یخ ها می توانند آزاد شوند یا توسط حیوانات گوشتخوار مورد تغذیه قرار گیرند. تغذیه یا تخلیه این پاتوژن می تواند سبب آغاز زنجیره ای از انتقال عوامل بیماری زا گردد که در نهایت به انسان ها نیز منتقل می شود. همین طور برمبنای شواهد و مستندات موجود بیشتر میکروب ها و عوامل بیماری زا در سد دفاعی ۳۷ درجه سانتی گراد سیستم ایمنی بدن از بین می روند (در موارد استثنا با تب و دمای تا ۴۰ درجه سانتی گراد حاصل از تب کشته می شوند). این خاصیت نیز حاصل تمرینات و عملیات های تدافعی زیاد بدن در طول زمان بوده است حال آنکه با گرمایش زمین ممکنست این میکروب ها نیز به تدریج خودرا با دمای بالاتر همساز کنند و ممکنست از این پس این سد ۳۷ درجه سانتیگراد نتواند از پس دشمنان خود برآید. همین طور در اثر این گرمایش زمین پاتوژن های بیماری زا نیز گرفتار جابجایی های قطب سو می شوند و در محیط های خشکی و دریا به سمت عرض های بالاتر حرکت می کند که خود می تواند میهمان ناخوانده ای در محیط های مختلف وارد کند. همین وضعیت جابجایی از نظر ارتفاعی یعنی از مناطق پست به مناطق مرتفع نیز اتفاق می افتد. ارقام متفاوتی برای این جابجایی ها به متر و یا کیلومتر در سال یا در هر دهه عنوان می گردد که در اینجا ضرورتی برای ذکر آنها نیست. اما درباره سوال اثر گرمای تابستان بر روی میزان فعالیت کرونا ویروس ۱۹ نیز می توان اذعان داشت طبق گزارش های انتشار یافته از جانب سازمان بهداشت جهانی این ویروس تا دمای حدود ۶۰ تا ۷۰ درجه قابلیت بیماری زایی دارد بدین سبب با توجه به این که به ندرت امکان رسیدن به این دما خصوصاً در مناطق سایه وجود دارد افزایش دما اثر چندانی در کاهش فعالیت آن ندارد. نکته ای که فصل گرم را می تواند تا حدودی پرخطرتر سازد (در صورتی که اصول بهداشتی رعایت نشود) این است که در این فصل بیشتر منازل، فروشگاه ها و وسایل حمل و نقل از وسایل تهویه مطبوع یا کولرهای گازی استفاده می نمایند. بخش زیادی از هوای خنک در جریان این سیستم ها از همان هوای خنک موجود در محیط های بسته گرفته می شود.
در این شرایط اگر فرد آلوده ای در هر کدام از این محیط ها قرار گیرد به سبب چرخه ی هوای آلوده (در اثر سرفه یا عطسه) در این سیستم ها افراد بیشتری درگیر می شود که خود می تواند همه گیری بیماری را گسترش دهد. همین طور عدم باز بودن پنجره ها به سبب گرما و عدم گردش هوا می تواند این امر را تشدید کند. همین طور گرمای شدید تابستانه و خصوصاً در ایام با امواج گرمایی به سبب وارد شدن استرس (بر خواب و خوراک تأثیرات منفی دارد) می تواند سیستم ایمنی بدن را تضعیف کند که این خود نیز می تواند مزید بر علت شود و گسترش بیماری را بیشتر کند. این مساله در تحقیقات زیادی مطرح گردیده است. در پایان، امید است که از این بیماری درس عبرت گرفته شود و انسان ها متوجه شوند که چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید. این نگاه دیگر، همان دید واقع بینانه و منصفانه است. اینکه ما یک کره زمین، بیشتر نداریم و انسان ها می بایست با رعایت حقوق تمامی موجودات شامل جانوران و گیاهان و سایر ساختارهای مورد نیاز اکوسیستم برای حفظ آن کوشش نمایند و از زیاده خواهی و نابودی آن برای ایجاد رفاه نسبی و موقتی خود بپرهیزند. واقعاً زمانی انسان می تواند خودرا اشرف مخلوقات قلمداد نماید که برمبنای قسط و داد با تمامی موجودات رفتار نماید.

منبع: