یادداشت مهمان، بخت سیاه بختگان

یک فعال محیط زیست اظهار داشت: تنها راهی که در کوتاه مدت برای نجات جان فلامینگوهای گرفتار در دام بی تدبیری مدیران اجرائی کشور وجود دارد، انتقال آب بصورت مصنوعی به دریاچه بختگان است.
خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: فرزاد علیزاده فعال محیط زیست در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده نوشته است: دریاچه بختگان که بعد از دریاچه ارومیه بزرگ ترین دریاچه آب شور ایران است، روزگاری نه چندان دور سپیدبخت بود و بهشت فلامینگوهای ایران. وقتی سد درودزن روی رودخانه کر راه اندازی و به افزایش بی رویه کشاورزی و نادیده گرفته شدن دانش بومی متکی بر توان اکولوژیک منطقه منجر گردید، نفس های بختگان هم به شماره افتاد. هرچه کشاورزان بیشتر و بیشتر به کاشت گندم بعنوان یک محصول راهبردی ترغیب شدند، روزگار بختگان نیز سیاه تر شد. راه اندازی سد سیوند و ملاصدرا روی رودخانه های کُر و سیوند تیر خلاصی بود بر پیکر نحیف و رنجور بختگان. در پی این رویداد، پیوستگی میان بختگان و دریاچه طشک که در نزدیکی بختگان قرار داشت، از میان رفت و حال و روز بختگان روزبه روز بیشتر و بیشتر رو به تیرگی نهاد تا سال ۹۶ که فعالان محلی محیط زیست اطلاع دادند که جوجه فلامینگوها بدون آب و غذا مانده اند. در فصل بارش وقتی بارندگی زیاد است، آب در بستر دریاچه جمع می شود. کف دریاچه محل زندگی سخت پوست کوچکی است به نام آرتمیا که فلامینگوهای مادر از آن تغذیه می کنند. حتی زمانی که دریاچه خشک می شود، آرتمیا هنوز هم در گل و لای کف دریاچه حضور دارد و هیچگاه از بین نمی رود. بنا بر این است که حافظه ژنتیکی فلامینگوهای مهاجر هر سال و در فصل مهاجرت آنها را به دریاچه بختگان می کشاند. تجربه سالهای قبل نشان میدهد که فلامینگوهای مادر در همین قسمت مرطوب تر که محل زندگی آرتمیا است و عموماً در فاصله ۷-۸ کیلومتری دریاچه قرار دارد، کلونی می سازند، تخم می گذارند و جوجه می آورند. جوجه فلامینگوها تا زمانی که قدرت پرواز ندارند توسط مادرانشان تغذیه می شوند اما پس از این که تا حدودی قدرت پرواز پیدا می کنند و در تغذیه مستقل می شوند، فلامینگوهای مادر بطور طبیعی دریاچه و فرزندان را ترک می کنند؛ هرچند جوجه فلامینگوها یاد گرفته اند که مسافت های کوتاه را پرواز کنند اما تا زمانی که قادر شوند مسافت های طولانی تر را طی کنند، در دریاچه باقی می مانند و از همان مکان تغذیه می کنند. سالهای پیش که وضعیت بارش ها بهتر و بیشتر بود، خشکسالی در اواخر تابستان اتفاق می افتاد؛ اما، امسال که بهار کم بارش است و خشکی را تجربه می نماییم، بعید نیست که تا همین روزهای پایانی بهار دریاچه به کلی خشک شود. از ین جهت، فعالان محیط زیست و محیط بانان محلی می گویند به سبب خشکی بیش ازحد دریاچه، فلامینگوهای مادر مجبورند برای تامین غذای خود و فرزندانشان، هر روز مسافت صد کیلومتری تا دریاچه مهارلوی شیراز را طی کنند و باردیگر به بختگان باز گردند. سالهای پیش طرحی در خصوص ایجاد گودال هایی (حوضچه های مصنوعی) در بستر دریاچه، انتقال آب و تامین غذای متناسب با نیازهای فلامینگوها بصورت ناقص اجرا شد؛ اما طرح مذکور، در نهایت به سبب عدم توجه به ایرادات اجرائی اساسی (از جمله عایق نکردن گودال های / حوضچه های مصنوعی) و نفوذ آب در کف خشک دریاچه، با شکست روبرو شد و حدود ۲۵۰۰ جوجه فلامینگو تلف شدند. شکی نیست که وزارت نیرو در خشکاندن بختگان و نابودی پارک ملی بختگان متهم ردیف اول است و باید حق آبه بختگان را آزاد کند؛ این مساله یک مطالبه قانونی و برحق است و باید بعنوان یک راه حل اساسی و بلندمدت توسط فعالان محیط زیست بصورت مستمر پیگیری شود؛ هرچند، در وضعیت فعلی و از آن جایی که دریاچه حدود ۷۰ کیلومتر با سد درودزن فاصله دارد، معین نیست در صورت آزادسازی حق آبه بختگان و باتوجه به این مسافت طولانی، آیا در کوتاه مدت آب به دریاچه می رسد یا نه. (با توجه به این که مطمئناً بخش عمده ای از این آب جاری در طول مسیر بصورت غیرقانونی به مصرف کشاورزی می رسد.) در شرایطی که از مدیران مسئول، همچون متولیان امر حفاظت محیط زیست بطور کامل ناامید شده ایم، بنظر می رسد تنها راهی که در کوتاه مدت برای نجات جان فلامینگوهای گرفتار در دام بی تدبیری مدیران اجرائی کشور وجود دارد، انتقال آب بصورت مصنوعی به دریاچه بختگان است و باتوجه به نقش وزارت نیرو در این امر، صد البته که باید هزینه های این عملیات بصورت کامل توسط این وزارتخانه پرداخت گردد. هرچند که باید از تجربه تلخ سالیان پیش درس بگیریم و نکات فنی و کارشناسی موجود را جدی بگیریم.